همواره بیندیشید که آن مایه زندگانی دل [امام حسن علیه السلام]
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



توسعه فرهنگی - موانع پیشرفت






تماس'>mailto:shamiz558@yahoo.com">تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
زمستان 1386


لینکهای روزانه
لینکستان [30]
علمی آموزشی [64]
جستجو [31]
[آرشیو(3)]


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
توسعه فرهنگی - موانع پیشرفت

آمار بازدید
بازدید کل :29080
بازدید امروز : 5
 RSS 

   

توسعه فرهنگی

توسعه دارای تعاریف زیادی است ولی در یک معنای کلی، عبارت است از فرایندی که  به منظور هدایت  جامعه  بسوی تحقق مجموعه ای منظم از شرایط زندگی فردی و جمعی صورت می گیرد‏‏‏‏ .  توسعه در حقیقت کوششی است برای رسیدن  به تعادلی که تاکنون تحقق نیافته و در اینجا از آن بعنوان ایده آلها یاد می شود. ویا راه حلی است در جهت رفع فشارها  و مشکلاتی که پیوسته بین بخشهای مختلف زندگی اجتماعی و انسانی  وجود داشته و تجدید حیات می یابد .این فشار ها در جوامعی مثل جامعه جهان سومی ما نمود بیشتری  دارد و از جنبه های مختلف اقتصادی فرهنگی و اجتماعی قابل بحث و بررسی است.بهتر بود بجای جهان سوم از واژه در حال توسعه استفاده میکردم ولی همه ما قبول داریم شرایط روحی و اجتماعی جامعه ما با آنچه  ایده آل فرض میشود فرسنگها فاصله دارد.منظورم مثلا دغدغه هایی از نوع آموزش ،بهداشت ،مسکن، شغل و امنیت روانی در جامعه است.

توسعه از دستاوردهای بشر و پدیده ای است با ابعاد مختلف، و در محتوا دارای مشخصه های فرهنگی است،یعنی با سطح فرهنگ جامعه ارتباط تنگاتنگی دارد. هدف از توسعه ایجاد زندگی پر ثمری است که توسط فرهنگ تعریف می شود، به این ترتیب می توان گفت توسعه، دستیابی روزافزون  انسان به ارزشهای فرهنگی نهفته خود است که  باعث بهبود زندگی انسانها میشود.

از مهمترین ابعاد توسعه یک جامعه که در ارتباط نزدیکی با سایر ابعاد توسعه می باشد، توسعه اجتماعی و فرهنگی است.

توسعه اجتماعی از مفاهیمی است که با چگونگی و شیوه زندگی افراد یک جامعه پیوند تنگاتنگ دارد و در ابعاد عینی بیشتر ناظر بربالا بردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینه های فقر زدایی، تغذیه، بهداشت، مسکن، اشتغال، آموزش و چگونگی گذران اوقات فراغت می باشد.همه اینها پارامتر هایی هستند که وضعیت ما را در دنیا از لحاظ شاخص توسعه یافتگی در وضعیت مناسبی نشان نمی دهد. توسعه اجتماعی و توسعه فرهنگی جنبه های مکمل و پیوسته یک پدیده اند و هر دو نوع الزاماً به ایجاد وجوه تمایز جامعه منجر می شوند. پس توسعه اجتماعی در پی ایجاد بهبود در وضعیت اجتماعی افراد یک جامعه است که برای تحقق چنین  بهبودی در پی تغییر در الگوهای دست و پا گیر و زاید رفتاری، شناختن و روی آوردن به یک نگرش نو، آرمان نو و اعتقاد مطلوب تری است که بتواند پاسخگوی مشکلات اجتماعی باشد.

از دید سازمان بین المللی و فرهنگی یونسکو توسعه فرهنگی پیش نیاز توسعه یافتگی در زمینه های سیاسی، اجتماعی اقتصادی و غیره می باشد. بنا براین  توسعه فرهنگی  فرآیندی است که درطی  آن تغییراتی درحوزه های ادراکی ،شناختی، ارزشی و گرایشی انسانها ی اجتماع بوجود می آید  . به عبارتی حاصل فرایند توسعه فرهنگی کنار گذاشتن خرده فرهنگ های  غلط قبلی و جایگزینی آن با تفکری است که در آن اجتماع، محور تفکر انسان قرار گرفته و هدف رسیدن به نگرشی نو و دانایی محور نسبت به تمام مسائل جامعه است .

پیشرفت فرهنگی به این معناست که انسانها تا چه اندازه توانسته اند برای ارضای نیازهایشان راه های مناسب بیندیشند و ابزارمناسب ابداع نمایند، این در واقع به معنی پیشرفت فکری است، یعنی هر چه که یک جامعه و اعضایش قدرت تفکر و علم بیشتری داشته باشند، بهتر می توانند به اهدافشان دست یابند، بنابراین پیشرفت فرهنگی در درجه اول به معنی پیشرفت فکری است، پیشرفت فکری خود به این معنا است که یک شخص تا چه اندازه می تواند در زنجیره روابط علی پیش برود و به تعداد بیشتری از عوامل و روابط بین آنها بیاندیشد .این افزایش آگاهی همان چیزی است که الوین تافلر قبلا از آن بعنوان مشخصه قرن 21 یاد کرده بود.این رشد آگاهی میتواند  ما را در مقابل پذیرش یا عدم پذیرش مسائل در جامعه مسئول سازد تا با احتیاط و تامل و تحقیق بیشتر موضع گیری نماییم.در مقاله قبلی مثالی آورده شد که طی آن به داستان کنار رفتن تدریجی صنعت فرش ایران  در بازارهای رقابت تجاری دنیا اشاره شد در این فرصت نیز بد نیست اشاره ای شود به تنگ نظری ها و کج اندیشی هایی که منجر به کاهش درآمدهای بالای صنعت توریسم از کشورمان شده.لازم بذکر است بدانیم با وجود جاذبه های بسیار زیاد توریستی و طبیعت چهارفصل و پتانسیل بسیار زیاد ایران جهت جذب توریست ، سهم ایران از این صنعت نوین به یک دهم درصد هم نمی رسد. با این اوصاف بد نیست  ذهن خود را در معرض آزمون قرار دهیم و بعنوان یک شهروند در حال توسعه بیندیشیم  و ببینیم سلسله عوامل این ناهنجاری  تا کجا ریشه دوانده و این مضرات ریشه در چه علل و عواملی دارد؟

 یک شهروند توسعه یافته از لحاظ فرهنگی که صاحب یک پیشرفتگی فکری است می تواند براحتی از معلول به تمام علتها پی برده و در راستای حذف آن علتها قدم بردارد. ابتدا از خود و سپس در اجتماع بیرونی خود.از طریق مشارکتهایی در قالب NGO ها یا سازمانهای غیر دولتی تا مشارکت در طرحهای دولتی و غیره .

توسعه فرهنگی مدعی است ابتدا باید ساختار ذهنی شهروندان مدعی توسعه بسمتی هدایت شود که از آن به  اصلاح تفکرات فردی و جمعی یاد میشود .اینکه ما سلایق شخصی خویش را فراموش کرده و به مصالح جمعی آینده نگر جامعه خود بیندیشیم .اینکه تلاش کنیم رسالت خود را در این عرصه به انجام برسانیم. بد نیست از خودمان حداقل این سوال را بپرسیم به عنوان یک شهروند در حال توسعه حداقل کاری که میتوانیم برای بهبود شرایط جذب توریست بیشتر انجام دهیم چیست؟در دین مبین اسلام به اصلاح تفکر و اندیشه فردی برای اصلاح تفکرات جمعی اصرار زیادی شده که اگر بخواهیم یک جامعه مدرن فرهنگی داشته باشیم باید هر کدام از اعضای اجتماع قبل از آنکه بخواهند مطالبات فرهنگی و اجتماعی خود را از اجتماع طلب کنند باید ببیننند خود در این راستا چه گامهایی برداشته اند. با توجه به منافعی که میتواند در مثال قبل عاید جامعه در حال توسعه ما شود رسالت ما چیست؟ آیا احساس مسئولیتی از ناحیه حفظ و مراقبت از آثار و ابنیه تاریخی ،مذهبی و حفظ ارزشها و سنتها متوجه خود می بینیم؟برای این رسالت فرهنگی که بدوش ماست چه کار کرده ایم؟ آیا سعی کرده ایم  نوع نگرش خود را آنگونه که باید متحول سازیم؟ آیا در دوران گذر از خرده فرهنگهای غلط قبلی به حرکت در مسیر توسعه فرهنگی، فرهنگ برخورد با توریست را یاد گرفته ایم؟اصلا باورمان شده که بودن یا نبودن توریست چه فواید و مضراتی را متوجه ما میکند؟ اینجاست که به یک انقلاب فکری بشدت احساس نیاز میشود.

امروزه در راستای جهانی شدن و مباحثی که پیرامون GLOBALIZATION  مطرح است برای تحقق یافتن اهداف توسعه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، انسانهایی مورد نیازند که ذهن و  نگرش آنها  متحول شده باشد ، اگر قرار است شاخص های توسعه در کشورمان را بهبود بخشیم تا برای نمونه از دشمنان قسم خورده خود عقب نمانیم  ، آدمهایی که قرار است این کار را محقق کنند ، باید از وضعیت کنونی خود متحول شوند و ذهنیت مناسب پیدا کنند که متاسفانه امروزه اینگونه نیست که اگر اینگونه شود قطعا بنفع همه خواهد بود .

بد نیست برای اینکه تلنگری خورده باشیم بعرض برسانم شاخص توسعه یافتگی کشورعزیزمان ایران  چندین برابر از کشور اسرائیل کمتر است.و ما راه بسیار سختی را پیش رو داریم و رسالت بزرگی بر دوشمان سنگینی میکند.و مهمترین کاری که میکنیم میتواند این باشد که ابتدا از خود شروع کنیم.



نویسنده » احمدی » ساعت 11:11 عصر روز جمعه 86 بهمن 19