شگفتا خلافت از راه همصحبتى به دست آید . [ و شعرى از او در این باره روایت شده است : ] اگر با شورا کار آنان را به دست گرفتى چه شورایى بود که رأى دهندگان در آنجا نبودند . و اگر از راه خویشاوندى بر مدعیّان حجّت آوردى ، دیگران از تو به پیامبر نزدیکتر و سزاوارتر بودند . [نهج البلاغه]
سفارش تبلیغ
صبا ویژن



فرهنگ ایرانی و توسعه - موانع پیشرفت






تماس'>mailto:shamiz558@yahoo.com">تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
زمستان 1386


لینکهای روزانه
لینکستان [30]
علمی آموزشی [64]
جستجو [31]
[آرشیو(3)]


عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
فرهنگ ایرانی و توسعه - موانع پیشرفت

آمار بازدید
بازدید کل :29081
بازدید امروز : 6
 RSS 

   

فرهنگ ایرانی و توسعه

چیستی توسعه یک جامعه و میزان رابطه یا پیوستگی آن با فرهنگ آن جامعه، بحثی است که از سالهای دهه م مدنظر قرار گرفت. بر پایه تاریخ نگاری وقایع توسعه، تا پیش از این دوران ، "توسعه" فرایندی اقتصادی وتکنولوژیک به شمار می رفت که تنها در افزایش سرانه محصول ناخالص ملی و به صورت ایجاد فرصتهای اقتصادی و شغلی و سایر امکانات اقتصادیِ ضروری برای توزیع وسیعتر منافع اقتصادی و اجتماعی حاصله ، تبلور یافته بود که مفهوم "کمیت پذیری توسعه" یا تلقی "رشد" از توسعه را شکل می داد.
از اواخر دهه
مشخص گردید که مفهوم "رشد " شامل جنبه های غیر اقتصادی مانند شکوفایی فردی ، اجتماعی و انسانی ، رفاه و ملاحظات مربوط به توزیع مناسب درآمد، نمی گردد و به این ترتیب ، طی دهه های بعد، نظریات ومفاهیم جدیدی از فرهنگ و توسعه مطرح شدند که در آنها "توسعه " فرآیندی چند بعدی به شمار می آمد و علاوه بر اقتصاد ، بر رفاه و شکوفایی انسان نظر می افکند.
در این مقاله کوشش شده است تا با نگاهی مختصر به مکاتب توسعه وبا توجه به ویژگیهای فرهنگی ایرانیان، به بحثی در رابطه با توسعه جامعه ایرانی پرداخته شود.


 

?) اقتصادگرایی: دیدگاه کلی این مکتب عبارت است از تمرکز بر روی رشد اقتصادی، اقتصاد گرایی صرف ، و الگوسازی از روند توسعه غربی.
در چارچوب این مکتب ، می یر و بالدوین به محدودیت بازارها و عدم حاکمیت اقتصاد بازار و جریان چرخه های شوم در اقتصاد به عنوان موانع اصلی توسعه جهان سوم تاکید کرده اند. آرتور لوییس نیز وجود "نیروی کار نامحدود" را عامل اصلی توسعه نیافتگی در جهان سوم می داند.
?)
روانشناختی و فردگرایی : دیدگاه کلی در این مکتب عبارت است از تمرکز روی توسعه افراد انسانی به عنوان پیش شرط هر گونه توسعه.
در این مکتب ، مک کله لند بر مشخصه "نیاز به موفقیت" به عنوان انگیزه درونی برای بهتر انجام دادن وظایف تاکید کرده است. (حریری ،
????: ??)

در این زمینه ، هگن و اینکلس برنوآوری و نوگرایی در افراد تاکید کرده اند که الزامهایی فرهنگی از قبل وجود انگیزه موفقیت در افراد و گرایش زمانی به حال و آینده و باور به توانایی تسلط بر طبیعت را به همراه می آورد. (افروغ،
????: ??? و حریری ، ???? :??)

?) نظریه های نهادی و ارزشهای اجتماعی: دیدگاه کلی ارایه شده در این نظریه ها تمرکز بر روی رشد و توسعه نهادها و ارزشهای اجتماعی می باشد و منظور از "نهاد" در اینجا ، مجموعه سازمانهای اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی در یک کشور است. (ر. ک . افروغ ، ????: ??)

ماکس وبر در مطالعه بر روی توسعه سرمایه داری، بر ظهور نهادها و ارزشهای حامی توسعه (سرمایه داری) تاکید کرده است که تغییر باورهای مذهبی در جهت حمایت از دستاوردهای دنیوی و عقلانیت و زندگی زهد منشانه از الزامهای فرهنگی آن می باشند. (ر. ک . حریری ،
???? : ??)

در حوزه این مکتب ، لرنر نوسازی جامعه و گذر آن از مرحله سنتی به مرحله نوین (شامل ارتقای تحصیلات ، شهرنشینی ، دسترسی به رسانه ها، و شرکت در انتخابات) را مورد تاکید قرار می دهد که نظام ارزشی مناسب و ترکیب نهادی هماهنگ از الزامهای فرهنگی آن است (صیامی
???? : ??)

هوزلیتز نیز بر وجود شرایط مناسب برای توسعه کارآفرینی پیشرفت علوم تکنولوژیک، و ظهور و تثبیت نهادهای پولساز در روند تشکیل سرمایه تاکید می کند که الزام های فرهنگی آن ، شامل وجود شرایط مناسب برای ظهور کارآفرینان و نهادی کردن نوآوری ها می گردد. (متوسلی،
????: ???)

?) نظریه های ساختارگرایانه - کارکرد گرایانه: در این مکتب ، دیدگاه کلی بر تعریف نقش نهادها در ارتباط با یکدیگر و مرتبط باساختار اجتماعی و روند تاریخی تاکید دارد. (حریری، ????: ??)

در اینجا در دیدگاه برونگرا، به طور کلی بر الگوگیری از الگوهای توسعه کشورهای پیشرفته غربی تاکید می شود، و پارسونز و آیزنشتات (
???? م) بر ارتقای تفکیک ساختاری (استقلال نسبی بیشتر نهادهای اجتماعی از یکدیگر در عین پیوستگی کارکردی بیشتر) تاکید می کنند که شامل الزام‌هایی فرهنگی از قبیل انفکاک و آزادی فعالیت‌های عمده اجتماعی و فرهنگی و منابع اساسی موجود در جامعه (اقتصادی و انسانی) از قیدهای سنتی، تداوم ، هماهنگی و پیوستگی الگوها و هنجارها می گردد. (حریری ???? : ??)

اسملسر نیز در این حیطه، بر گسترش تفکیک ساختاری و تقسیم کار اجتماعی براساس تخصص گرایی در نهادها و فعالیت‌های افراد و مردم سالاری تاکید نموده است که اتکای بر دانش به جای سنت و گرایش به استفاده بیشتر از تکنولوژی و توسعه شهرها و تجارت گرایی از الزام‌های فرهنگی آن می باشند. (افروغ
????: ???)

دیدگاه دیگر مطرح در حوزه نظریه های ساختار گرایانه - کارکرد گرایانه ، دیدگاه درون گرا می باشد که از نظر کلی به تعریف الگو براساس شرایط داخلی و اقتصاد ملی هر کشور تاکید می کند. (حریری ،
???? : ??)

در این زمینه میردال بر ارتقای نظام اجتماعی در کلیت آن (حل مساله نابرابریهای اقتصادی - اجتماعی ، انجام اصلاحات اساسی در کشاورزی و مالکیت ارضی، کنترل جمعیت، مبارزه با جهل و تعصب از راه استقرار نظام آموزش و پرورش مناسب، اصلاحات قانونی و اداری و گرایش به شایسته سالاری) تاکید نموده است.
پربیش (
????م) نیز بر این امر تاکید کرده است که کشورهای عقب مانده نباید طرح‌های توسعه خود را به برنامه های "صنعت جایگزین واردات" محدود کنند چرا که محدودیت‌های اساسی پدید می آورد، بلکه برنامه "صنعتی کردن صادرات" را پیشنهاد می کند که متضمن ایجاد هسته های بزرگ تولیدی است که تولیدهای آن قابل رقابت در بازارهای بین المللی باشد. (حریری ????: ??)

?) نظریه های وابستگی : دیدگاه کلی این مکتب بر قطع وابستگی همه جانبه ناشی از ذات استعماری و امپریالیستی سرمایه داری، و اتکا به توان داخلی تاکید می کند. (ر. ک. هانت : ????: ???)

?
در انتقاد به این دیدگاه ، چند مورد مهم مطرح هستند که عبارتند از:
?
تاکید بیش از حد بر نقش نیروی خارجی و کم توجهی به ساختار داخلی کشورها؛
?
تقسیم جهان به دوگانه کشورهای پیشرفته و کشورهای عقب مانده؛
? اصالت ندادن به ساختار درونی جهان سوم و ایجاد تغییرات از درون . (افروغ ???? : ??)

?) نظریه های مبتنی بر صورت بندی اجتماعی : در این نظریه ها بیان می گردد که عوامل خارجی از راه عوامل داخلی اثر می گذارند و تنها با درک شرایط خارجی می توانیم به سنجش آثار به جای مانده بپردازیم. (موحدی ، ????: ??)

بر این نظریه ها، این انتقاد وارد است که به تفکیک به نقش و ارتباط هر کدام از عناصر اقتصادی ، ایدئولوژی، نظری و سیاسی، در شکل گیری صورت بندی اجتماعی پرداخته نمی شود و به سبب ماتریالیسم تاریخی نیز ، همان مساله رو بنا و زیر بنا را طرح می نمایند و به عناصر ایدئولوژیک ، نظری و سیاسی ، نقش انفعالی و روبنایی می دهند. (موحدی
????: ??)

"در یک جمع بندی و مرور بر نظریه های یاد شده ، در می یابیم که بدون توجه به عوامل و علل اجتماعی و فرهنگی توسعه یافتگی تحقق نمی یابد، همچنین :
?)
مبنا قرار دادن هر الگو و تعریفی از توسعه برای جامعه و کشور ، دارای پیش نیاز و عوامل پیشینی فرهنگی مخصوص به خود است.
?)
در میان همه دیدگاه ها و نظریات توسعه، عواملی نظیر عقل گرایی ، علم گرایی ، آموزش و تحصیلات کافی وجود دارند.
?)
برخی از عوامل فرهنگی توسعه،صرفا عوامل پیشینی توسعه هستند و ممکن است پس از تحقق توسعه یافتگی ، جامعه از وضعیت پیش از توسعه یافتگی پیروی نکند. (مانند زندگی زهد منشانه).
همچنین برخی از عوامل فرهنگی توسعه پس از تحقق توسعه بروز و ظهور می یابند (نظیر مصرف گرایی). برخی از عوامل نیز به موازات توسعه جامعه، تداوم می یابند و از وضعیت مشابه وضعیت پیش از توسعه یافتگی جامعه پیروی می کنند.
?)
مفهوم توسعه از جامعه ای به جامعه دیگر فرق می کند. همچنین "توسعه" امری وارداتی نیست بلکه باید بسترها و زیرساختهای مناسب جامعه با مفهوم وضعیتی توسعه موجود باشد و البته تکمیل و ارتقا یابد تا مفهوم منحصر به فردی از توسعه در جامعه محقق گردد.
"الگوی توسعه دینی (مبتنی بر مبانی دین اسلام): از نظر اسلام رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی که دو رکن اصلی توسعه اقتصادی هستند ، ابزاری برای رشدو تعالی اخلاق و کمالات انسانی و آزادی از تعلقات نفسانی می باشند. دراین نگاه ، انگیزه های سود طلبی و حداکثر نمودن مطلوبیت و لذایذ مادی ، فی نفسه نمی توانند هدف اصلی و نهایی تلاش و کوشش انسانی تلقی گردند. (موحدی،
???? : ??)

?
مشخصه های فرهنگی ایرانیان:
پس از نگاهی گذرا به مکاتب توسعه و ارایه یک جمع بندی مختصر از آنها و نگاهی کوتاه به الگوی توسعه دینی، در اینجا به بحث در مشخصه های فرهنگی ایرانیان می پردازیم ، چرا که - همان طور که در بحث از مکاتب توسعه دیدیم برای بهره گیری از هر نظریه توسعه، باید به مشخصه های فرهنگی جامعه و عوامل پیشینی توسعه توجه نماییم و از این رو تهیه مشخصه های فرهنگی افراد جامعه، گام بعدی می باشد.
اکنون و در آغاز کار به برخی از مهمترین تعریفهای ارایه شده درباره فرهنگ اشاره می نماییم:
?) هافستد دو نوع فرهنگ را از هم متمایز می کند: "فرهنگ یکم" که در موسیقی، نقاشی فولکور، ادبیات و مانند آنها جلوه می کند، و "فرهنگ دوم" که "نرم افزار ذهنی" است و عبارت از پدیده های ذهنی می باشد که همه مردم ساکن یک محیط در آن سهیمند و شامل نهادها، نظام قانونی، الگوهای خانواده و هنجارهای اجتماعی و .... می گردد.Hofstede, ????: ?-?))


 



نویسنده » احمدی » ساعت 11:3 عصر روز جمعه 86 بهمن 19